دسته نرم افزار کامپیوتر زیردسته
انیمیشن طراحی و گرافیک
شکوه تخت جمشید اولین مجموعه ایرانی است که با اتکا به شیوه دیجیتال انیمیشن ساخته شده است. این فیلم که با سرمایه خصوصی تولید شده است یک تولید ارزشمند و اثری پیشگام است. تقریبا نیمی از فیلم متکی به تصویرسازی دیجیتالی است و بیینده در برابر تصویرهایی که در آنها ویرانه های تخت جمشید به کاخهای زیبا و غول پیکر تبدیل می شوند احساس اعجاب می کند.
از کاخهای بازسازی شده در این فیلم گاه یکی دو سه ستون باقی مانده است و گاه ردیفی از پایه ستون هایی که تنها طرحی مبهم از اصل به دست می دهند. برای بازساختن این کاخها و مجموعه تخت جمشید مطالعات بسیاری از باستانشاسان دستمایه کار بوده است. گروهی از برجسته ترین آنها مانند علیرضا شاپور شهبازی، عباس علیزاده، ریچارد فرای و چند تنی دیگر در این فیلم حضور دارند و به معرفی قسمت های مختلف تخت جمشید می پردازند.
برای تهیه این مجموعه از یاری بسیاری از کارشناسان آمریکایی، بریتانیایی و فرانسوی بهره برده است و به مهمترین موزه های جهان مانند لوور، آرمیتاژ، متروپولیتن نیویورک و مانند آنها برای تهیه عکس و تصاویر مراجعه کرده است.
مجموعه تخت جمشید بر روی لوح فشرده ( و در دو نسخه فارسی و انگلیسی ) تهیه شده است.
مشخصات این مجموعه:
از زمانی که هنر تصویر سازی دیجیتالی به مرحله ای رسیده است که پویانمایی از راه آن ممکن شده است، بسیاری از فیلم های سینمایی و مستند و همچنین انواع بازی های کامپیوتری از آن بهره برده اند. بجز بهره برداری های گسترده هالیوودی که امروزه در فیلم هایی از ماتریس گرفته تا بت من و جنگ ستارگان دیده می شود، باستانشناسان نیز به این شیوه توجه خاصی نشان می دهند.
بازسازی ویرانه های باستانی به صورت هر چه شبیه تر به اصل امروز یکی از زمینه های مهم کاربرد تصویرسازی و پویانمایی دیجیتالی است. امروزه از هنر گرافیک کامپیوتری استفاده می کنند. با رشد این فن در میان ایرانیان آنها نیز گام هایی را برای بازسازی آثار باستانی خود از این طریق بر می دارند.
تخت جمشید چنانکه بود.
تقریبا نیمی از مجموعه متکی به تصویرسازی دیجیتالی است و بیینده در برابر تصویرهایی که در آنها ویرانه های تخت جمشید به کاخهای زیبا و غول پیکر تبدیل می شوند احساس اعجاب می کند.
شاه بر تخت، بازسازی دیجیتالی یکی از نقوش تخت جمشید
از کاخهای بازسازی شده در این مجموعه گاه یکی دو سه ستون باقی مانده است و گاه ردیفی از پایه ستون هایی که تنها طرحی مبهم از اصل به دست می دهند. برای بازساختن این کاخها و مجموعه تخت جمشید مطالعات بسیاری از باستانشاسان دستمایه کار بوده است.
اساس مدارک و شواهد باستانشناختی به کار برده اند و در واقع این هنر را در ایران گام بلندی به جلو برده اند.
شکوه تخت جمشید که بر روی لوح فشرده ( و در دو نسخه فارسی و انگلیسی) عرضه می شود همراه با کتابی است با همین عنوان که آن هم در صنعت نشر ایران از طراحی کم نظیری بهره برده است. کتاب که به دو زبان فارسی و انگلیسی و چاپ تهران است، فشرده ای از اطلاعات فیلم را همراه با عکس هایی از اصل و صورت بازسازی شده کاخ ها در بر دارد و برای همین هدف طوری طراحی شده است که خواننده بتواند بسادگی از صورت اصل به صورت بازسازی شده منتقل شود. در واقع تمام صورت های بازسازی شده بر روی طلق چاپ شده اما طوری که قسمت های باقیمانده از هر کاخ از صفحه کاغذی زیرین که همان کاخ را به صورت امروزی اش نشان می دهد دیده شود.
تخیل، اسطوره و باستانشناسی
از یک نگاه کلی، فیلم بیشتر بر داده های باستانشناختی اتکا دارد تا داده های اسطوره شناختی. به نظر می رسد که خلاهای باستانشناختی فیلم را بسیار دست به عصا کرده و در بسیاری موارد آن را به تصویر سه بعدی از نقوش دوبعدی تخت جشید تبدیل کرده است. در واقع، از عنصر تخیل و اسطوره شناسی به اندازه ای که شایسته بوده استفاده نشده است.
مشکل فضاسازی
از این نگاه که این فیلم اولین تلاش ایرانیان برای استفاده از هنر بازسازی دیجیتالی آثار باستانی است باید گفت که بازسازی معماری تخت جمشید را تا حدود زیادی با موفقیت انجام داده است. اما فیلم نمی تواند نسخه کاملی از بازسازی مورد انتظار باشد زیرا در حد کلیات باقی مانده است و چندان وارد جزئیات زندگی در کاخ ها و دکوراسیون داخلی آنها و حیات درباری و آیین های مراسمی که در آن برگزار می شده بویژه نوروز که مهمترین جشن سالانه در تخت جمشید بوده نشده است.
موسوم به سه دروازنمایی از یکی از کاخهای بازسازی شده
فضای کلی فیلم در بخش های بازسازی دیجیتالی خالی از آن شکوهی است که قرار است نشان دهد. در واقع از شکوه تخت جمشید تنها و عمدتا به عظمت کاخ ها بسنده شده و کمتر بر فضاسازی تاکید شده است. حیاط های وسیع و خلوت و بی آذین، از تخت جمشید بیشتر تصویری نزدیک به تصویر یک پادگان متروک یا دیر متروک عرضه می کند تا مکانی با هاله ای از قدسیت معنوی و ابهت زمینی. نه نشانی از انبوه مردمان و سپاهیان هست و نه رفت و آمدی از خادمان و کارگزاران. چنانکه نشانه ای از ارابه های سلطنتی و نظامی و اسبان آنها به چشم نمی خورد.
آنهمه نقوش بر دیواره های تخت جمشید گویای فضایی پر رفت و آمد و همراه با برگزاری مراسم های آیینی مختلف است. در فیلم ما شاه را - چنانکه در نقوش تخت جشید آمده - بر تخت نشسته می بینیم اما نمی بینیم که او چگونه و با چه آیینهایی وارد تخت جمشید می شده است. بیگمان بر اساس داده های تاریخی، شاه در میان جارچیان و نظامیان و ترانه خوانان و هلهله مردم و استقبال کنندگان وارد شهر و محلی می شده است. بر سر او و در مسیر او گل می افشاندند و در کناره راه اسپند و عطرهای مختلف بر منقل ها و آتشدان ها می سوختند و بر سر راه او قربانی ها می کردند.
عدم تحرک کافی
از بسیاری از مراسم درباری یا آیینی که در خود تخت جمشید هم آمده است در فیلم چشمپوشی شده است. شاه به همان صورت استاتیک که بر نقوش کتیبه ها آمده در فیلم ظاهر می شود. حرکت نشان چندانی در فیلم ندارد. بخشی از این عدم تحرک شاید به علت محدودیت های گرافیکی و توانایی های لازم برای اجرای طرحهای پر کار بوده است اما آنچه حاصل این محدودیت یا محدودیت های دیگر است تصویری شبیه شهر ارواح از تخت جمشید است.
بازسازی های غیر دیجیتالی هم که عمدتا به کمک سه چهار بازیگر صورت گرفته است تا سربازان یا سپهبدان یا گام زدن کورش یا داریوش را نشان دهد با بازی های ضعیفی انجام شده است. هیچ یک از بازیگران دارای شخصیت شاهانه یا بزرگانه نیستند و احساس حضور دوربین را به بیننده منتقل می کنند.
بخشی از حرکتهای دیگر هم شاید مطابقتی با اصل نداشته باشد و بیشتر برخاسته از نگاهی غربی و امروزی است. مثلا وقتی شاه و ملکه را شانه به شانه می بینیم که به سمت دوربین می آیند می توانیم بپرسیم که آیا واقعا در فرهنگ هخامنشی چنین اتفاقی ممکن بوده است که ملکه هم ارز و همگام با شاه حرکت کند یا این تصویر به دنیای جدید مربوط است؟
سمفونی خاموش پردیس هخامنشی
در گفتار فیلم به سمفونی معماری تخت جمشید اشاره می شود. اما زیبایی تخت جمشید تنها از سمفونی معماری آن نیست از سمفونی باغهای آن نیز هست. درخت در این فیلم غایب است. چنان که آبدان و آتشدان. اما چگونه می توان قصری بدون باغ را تصور کرد؟
باغ ایرانی از دوران باستان بخش جدایی ناپذیر معماری این سرزمین بوده است. پردیس های قصرهای هخامنشی همواره مورد تحسین مورخان یونانی - که از منابع اصلی این دوره اند- قرار داشته است. کوروش خود به باغ و باغ آرایی چندان علاقه مند بود که نام باغهای او که پردیس نامیده می شد نامی جهانی برای باغ و بهشت شده است و پاسارگاد چنانکه در فیلم می آید خود در باغی مقدس و بزرگ احاطه شده بوده است.
گاو از حیوانات مقدس و آیینی در عصر هخامنشی است و حضور چشمگیری در تخت جمشید دارد
درخت در نزد هخامنشیان بالاتر از فقط یک عنصر تزئینی است. درخت در نگاه آنان دارای جایگاهی آیینی است چنانکه نوشته اند که در دربار ایران درخت چنار زرینی بود که همیشه در یک جا نگهداری می شد و آن را با گوهرهایی از بخش های مختلف سرزمین های ایرانی آراسته بودند. پادشاهان در زیر این درخت بارعام می داند و مردمان برای آن ستایش و نیایش به جای می آوردند.
درست است که تخت جمشید بر صفه ای از سنگ بنا شده است. اما برای معمارانی که چنان ستون ها و سقف ها و دیوارهایی را استوار بالا برده اند خاک ریختن به اندازه و ساختن باغ و باغچه کار دشواری نبوده است. حتی اگر وجود باغ و باغچه را به دلیل ساختار سنگی تخت جمشید نفی کنیم، که تصور آن بسیار دشوار است، نمی توان جایگزین های آن را مثل گلدان های بزرگ یا درختان مصنوعی و جواهر نشان نفی کرد. ضمن آنکه گرداگرد صفه می توانسته است به صف های درختان مقدس و آیینی مانند سرو آراسته بوده باشد.
دشوار است بگوییم در تخت جمشیدی که آنهمه درختان سرو و نخل بر دیواره ها نقش شده است راهی برای حضور طبیعی درختان وجود نداشته است. مساله درخت آنچنان مهم است که برخی از محققان هر کاخ تخت جمشید را که پر از ستون های بسیار است به باغ سنگی تعبیر کرده اند.
کاخهایی تهی از حیات
کاخهای تخت جمشید تنها با برآوردن ستون ها و سرستون ها و کشیدن سقفی بر آنها بازسازی شده است. در واقع باید گفت کاخ ها تماما به سالنهای ستون دار سرپوشیده تبدیل شده است و چیزی از زندگی در کاخ درآن دیده نمی شود. در واقع هیچ نوع تقسیم بندی داخلی در کاخها وجود ندارد. بنابرین بیننده می تواند از خود بپرسد که این شاهان بزرگ قبل از اجرای یک مراسم یا بعد از خاتمه هر مراسمی کجا استراحت می کرده اند؟ اتاق کار و خواب آنها کجا بوده است. آیا کاخها اندرونی و بیرونی داشته است؟
گذشته از تقسیمات داخلی هر کاخ، هر یک از آنها دارای فضای سبز و آبدان و جای نشست و استراحت در باغ است. و گرنه از زندگی شاهی چیزی نمی ماند مگر بر تخت نشستن و دیگران را به حضور پذیرفتن. حال آنکه در تاریخ های هخامنشی گفته می شود که در تخت جمشید حتی کتابخانه ای خاص آثار دینی وجود داشته است که نسخه ای از اوستا در دوازده هزار برگ نوشته بر پوست گاو از جمله کتابهایی بوده است که در آن نگهداری می شد.
دربار در تاریکی
نورپردازی درون کاخها نیز چنان است که درون هر کاخی به تاریکی میل می کند و بسیار کم نور است. اینجا هم ممکن است گفته شود نوع معماری کاخها بیش از این اجازه ورود نور به داخل را نمی دهد. اما مشکل از یک نگاه آیینی و اسطوره ای این است که در فرهنگی که جدال نور و ظلمت اساس آن را می سازد نمی تواند محل جلوس شاه و بار عام او تاریک و کم نور باشد.
هر نوع بازسازی دیجیتالی از آثار باستانی بجز داده های باستانشناختی - که هیچگاه کامل نیستند- باید به عناصر اسطوره ای نیز به اندازه کافی بها دهد. مجموعه های معماری بازتاب دهنده مجموعه عقاید قوم نیز هستند و این بخشی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. به عبارت دیگر فیزیک هر معماری از متافیزیک ویژه خود برخوردار است. در بازسازی ویرانه های باستانی توجه به متاقیزیک بنا کمک بسیاری به تخیل متناسب می کند و چه بسا فقدان داده باستانشناختی را جبران خواهد کرد.
الگوهای تخت جمشید
از نگاه باستانشناختی صرف هم ایراد اساسی در فیلم کم توجهی به الگوهای معماری تحت جمشید است. شواهد متعدد در دست است که تخت جمشید بر الگوی معماری ها و نقوش آشوری-بابلی-ایلامی ساخته شده است. فیلم در این زمینه تقریبا ساکت است.
گرچه در گفتار فیلم و توضیح بعضی از کارشناسان به این تاثیرپذیری اشاره می شود اما فیلم چیزی از نمونه های مشابه تحت جمشید در معماری سرزمین های دیگر هخامنشی یا همسایگان تاریخی آن ارائه و تصویر نمی کند.
نشان دادن آثار مشابه تخت جمشید است که جایگاه خاص این مجموعه را در معماری عصر باستان مشخص می کند و میزان داد و گرفت آن را با دیگر سبک های معماری اقوام پیش یا همزمان با خود نشان می دهد.
تخت جمشید پایتخت نبود
برخی اطلاعات فیلم هم چالش برانگیز و چه بسا نادرست است. از جمله این خطای رایج که تخت جمشید را در اوایل گفتار فیلم پایتخت چهارم هخامنشی معرفی می کند. هخامنشیان سه پایتخت بیشتر نداشتند: بابل، شوش و اکباتان (هکمتانه). تخت جمشید هیچگاه پایتخت به معنایی که معمولا از پایتخت می فهمیم نبوده است. چنانکه در خود فیلم هم بعدتر گفته می شود که این مکان اهمیت آیینی داشته است. طبیعی است که صرف وجود مجموعه ای از کاخهای شاهی این مجموعه را به پایتخت تبدیل نمی کند و برای آن باید این مجموعه ویژگی شهری هم داشته باشد که بنا به اطلاعات باستانشناختی نداشته است.
در باره نام تخت جمشید و سابقه آن هم فیلم تنها یک روایت را بیان می کند. نام این مجموعه دوره های مختلفی را پشت سر گذاشته ولی مسلما نام تخت جمشید برای آن جدید است. چنانکه می دانیم در زمان ابن بلخی (مولف فارسنامه در قرن ششم) به این مجموعه “هزار ستون” گفته می شده است.
فیلم با آتش سوزی در تخت جمشید به دست الکساندر مقدونی پایان می گیرد اما اگر تخت جمشید پایتخت نبوده است حضور الکساندر در آنجا - که با پرسپولیس (شهر پارس/پارسه) پایتخت هخامنشی تطبیق شده - نیز در پرده ابهام و تردید قرار می گیرد. فیلم هیچ اشاره ای به اینکه این موضوع محل اختلاف است ندارد و آن را همچون یک امر مسلم تاریخی مطرح می سازد. به همین ترتیب، اینکه گفته می شود “پارسه شهری بی دفاع بود” از دقت کافی برخوردار نیست. زیرا شهرها آنهم شهرهای مهم شاهی همواره دارای باروی دفاعی بودند و اگر تخت جمشید بی دفاع بود خود گواهی بر آن است که شهر نبود.
ش مجوز 155/77245
این مجموعه به 2 زبان فارسی و انگلیسی و در یک dvd عرضه شده است .
دسته نرم افزار کامپیوتر زیردسته
انیمیشن طراحی و گرافیک
شکوه تخت جمشید اولین مجموعه ایرانی است که با اتکا به شیوه دیجیتال انیمیشن ساخته شده است. این فیلم که با سرمایه خصوصی تولید شده است یک تولید ارزشمند و اثری پیشگام است. تقریبا نیمی از فیلم متکی به تصویرسازی دیجیتالی است و بیینده در برابر تصویرهایی که در آنها ویرانه های تخت جمشید به کاخهای زیبا و غول پیکر تبدیل می شوند احساس اعجاب می کند.
از کاخهای بازسازی شده در این فیلم گاه یکی دو سه ستون باقی مانده است و گاه ردیفی از پایه ستون هایی که تنها طرحی مبهم از اصل به دست می دهند. برای بازساختن این کاخها و مجموعه تخت جمشید مطالعات بسیاری از باستانشاسان دستمایه کار بوده است. گروهی از برجسته ترین آنها مانند علیرضا شاپور شهبازی، عباس علیزاده، ریچارد فرای و چند تنی دیگر در این فیلم حضور دارند و به معرفی قسمت های مختلف تخت جمشید می پردازند.
برای تهیه این مجموعه از یاری بسیاری از کارشناسان آمریکایی، بریتانیایی و فرانسوی بهره برده است و به مهمترین موزه های جهان مانند لوور، آرمیتاژ، متروپولیتن نیویورک و مانند آنها برای تهیه عکس و تصاویر مراجعه کرده است.
مجموعه تخت جمشید بر روی لوح فشرده ( و در دو نسخه فارسی و انگلیسی ) تهیه شده است.
مشخصات این مجموعه:
از زمانی که هنر تصویر سازی دیجیتالی به مرحله ای رسیده است که پویانمایی از راه آن ممکن شده است، بسیاری از فیلم های سینمایی و مستند و همچنین انواع بازی های کامپیوتری از آن بهره برده اند. بجز بهره برداری های گسترده هالیوودی که امروزه در فیلم هایی از ماتریس گرفته تا بت من و جنگ ستارگان دیده می شود، باستانشناسان نیز به این شیوه توجه خاصی نشان می دهند.
بازسازی ویرانه های باستانی به صورت هر چه شبیه تر به اصل امروز یکی از زمینه های مهم کاربرد تصویرسازی و پویانمایی دیجیتالی است. امروزه از هنر گرافیک کامپیوتری استفاده می کنند. با رشد این فن در میان ایرانیان آنها نیز گام هایی را برای بازسازی آثار باستانی خود از این طریق بر می دارند.
تخت جمشید چنانکه بود.
تقریبا نیمی از مجموعه متکی به تصویرسازی دیجیتالی است و بیینده در برابر تصویرهایی که در آنها ویرانه های تخت جمشید به کاخهای زیبا و غول پیکر تبدیل می شوند احساس اعجاب می کند.
شاه بر تخت، بازسازی دیجیتالی یکی از نقوش تخت جمشید
از کاخهای بازسازی شده در این مجموعه گاه یکی دو سه ستون باقی مانده است و گاه ردیفی از پایه ستون هایی که تنها طرحی مبهم از اصل به دست می دهند. برای بازساختن این کاخها و مجموعه تخت جمشید مطالعات بسیاری از باستانشاسان دستمایه کار بوده است.
اساس مدارک و شواهد باستانشناختی به کار برده اند و در واقع این هنر را در ایران گام بلندی به جلو برده اند.
شکوه تخت جمشید که بر روی لوح فشرده ( و در دو نسخه فارسی و انگلیسی) عرضه می شود همراه با کتابی است با همین عنوان که آن هم در صنعت نشر ایران از طراحی کم نظیری بهره برده است. کتاب که به دو زبان فارسی و انگلیسی و چاپ تهران است، فشرده ای از اطلاعات فیلم را همراه با عکس هایی از اصل و صورت بازسازی شده کاخ ها در بر دارد و برای همین هدف طوری طراحی شده است که خواننده بتواند بسادگی از صورت اصل به صورت بازسازی شده منتقل شود. در واقع تمام صورت های بازسازی شده بر روی طلق چاپ شده اما طوری که قسمت های باقیمانده از هر کاخ از صفحه کاغذی زیرین که همان کاخ را به صورت امروزی اش نشان می دهد دیده شود.
تخیل، اسطوره و باستانشناسی
از یک نگاه کلی، فیلم بیشتر بر داده های باستانشناختی اتکا دارد تا داده های اسطوره شناختی. به نظر می رسد که خلاهای باستانشناختی فیلم را بسیار دست به عصا کرده و در بسیاری موارد آن را به تصویر سه بعدی از نقوش دوبعدی تخت جشید تبدیل کرده است. در واقع، از عنصر تخیل و اسطوره شناسی به اندازه ای که شایسته بوده استفاده نشده است.
مشکل فضاسازی
از این نگاه که این فیلم اولین تلاش ایرانیان برای استفاده از هنر بازسازی دیجیتالی آثار باستانی است باید گفت که بازسازی معماری تخت جمشید را تا حدود زیادی با موفقیت انجام داده است. اما فیلم نمی تواند نسخه کاملی از بازسازی مورد انتظار باشد زیرا در حد کلیات باقی مانده است و چندان وارد جزئیات زندگی در کاخ ها و دکوراسیون داخلی آنها و حیات درباری و آیین های مراسمی که در آن برگزار می شده بویژه نوروز که مهمترین جشن سالانه در تخت جمشید بوده نشده است.
موسوم به سه دروازنمایی از یکی از کاخهای بازسازی شده
فضای کلی فیلم در بخش های بازسازی دیجیتالی خالی از آن شکوهی است که قرار است نشان دهد. در واقع از شکوه تخت جمشید تنها و عمدتا به عظمت کاخ ها بسنده شده و کمتر بر فضاسازی تاکید شده است. حیاط های وسیع و خلوت و بی آذین، از تخت جمشید بیشتر تصویری نزدیک به تصویر یک پادگان متروک یا دیر متروک عرضه می کند تا مکانی با هاله ای از قدسیت معنوی و ابهت زمینی. نه نشانی از انبوه مردمان و سپاهیان هست و نه رفت و آمدی از خادمان و کارگزاران. چنانکه نشانه ای از ارابه های سلطنتی و نظامی و اسبان آنها به چشم نمی خورد.
آنهمه نقوش بر دیواره های تخت جمشید گویای فضایی پر رفت و آمد و همراه با برگزاری مراسم های آیینی مختلف است. در فیلم ما شاه را - چنانکه در نقوش تخت جشید آمده - بر تخت نشسته می بینیم اما نمی بینیم که او چگونه و با چه آیینهایی وارد تخت جمشید می شده است. بیگمان بر اساس داده های تاریخی، شاه در میان جارچیان و نظامیان و ترانه خوانان و هلهله مردم و استقبال کنندگان وارد شهر و محلی می شده است. بر سر او و در مسیر او گل می افشاندند و در کناره راه اسپند و عطرهای مختلف بر منقل ها و آتشدان ها می سوختند و بر سر راه او قربانی ها می کردند.
عدم تحرک کافی
از بسیاری از مراسم درباری یا آیینی که در خود تخت جمشید هم آمده است در فیلم چشمپوشی شده است. شاه به همان صورت استاتیک که بر نقوش کتیبه ها آمده در فیلم ظاهر می شود. حرکت نشان چندانی در فیلم ندارد. بخشی از این عدم تحرک شاید به علت محدودیت های گرافیکی و توانایی های لازم برای اجرای طرحهای پر کار بوده است اما آنچه حاصل این محدودیت یا محدودیت های دیگر است تصویری شبیه شهر ارواح از تخت جمشید است.
بازسازی های غیر دیجیتالی هم که عمدتا به کمک سه چهار بازیگر صورت گرفته است تا سربازان یا سپهبدان یا گام زدن کورش یا داریوش را نشان دهد با بازی های ضعیفی انجام شده است. هیچ یک از بازیگران دارای شخصیت شاهانه یا بزرگانه نیستند و احساس حضور دوربین را به بیننده منتقل می کنند.
بخشی از حرکتهای دیگر هم شاید مطابقتی با اصل نداشته باشد و بیشتر برخاسته از نگاهی غربی و امروزی است. مثلا وقتی شاه و ملکه را شانه به شانه می بینیم که به سمت دوربین می آیند می توانیم بپرسیم که آیا واقعا در فرهنگ هخامنشی چنین اتفاقی ممکن بوده است که ملکه هم ارز و همگام با شاه حرکت کند یا این تصویر به دنیای جدید مربوط است؟
سمفونی خاموش پردیس هخامنشی
در گفتار فیلم به سمفونی معماری تخت جمشید اشاره می شود. اما زیبایی تخت جمشید تنها از سمفونی معماری آن نیست از سمفونی باغهای آن نیز هست. درخت در این فیلم غایب است. چنان که آبدان و آتشدان. اما چگونه می توان قصری بدون باغ را تصور کرد؟
باغ ایرانی از دوران باستان بخش جدایی ناپذیر معماری این سرزمین بوده است. پردیس های قصرهای هخامنشی همواره مورد تحسین مورخان یونانی - که از منابع اصلی این دوره اند- قرار داشته است. کوروش خود به باغ و باغ آرایی چندان علاقه مند بود که نام باغهای او که پردیس نامیده می شد نامی جهانی برای باغ و بهشت شده است و پاسارگاد چنانکه در فیلم می آید خود در باغی مقدس و بزرگ احاطه شده بوده است.
گاو از حیوانات مقدس و آیینی در عصر هخامنشی است و حضور چشمگیری در تخت جمشید دارد
درخت در نزد هخامنشیان بالاتر از فقط یک عنصر تزئینی است. درخت در نگاه آنان دارای جایگاهی آیینی است چنانکه نوشته اند که در دربار ایران درخت چنار زرینی بود که همیشه در یک جا نگهداری می شد و آن را با گوهرهایی از بخش های مختلف سرزمین های ایرانی آراسته بودند. پادشاهان در زیر این درخت بارعام می داند و مردمان برای آن ستایش و نیایش به جای می آوردند.
درست است که تخت جمشید بر صفه ای از سنگ بنا شده است. اما برای معمارانی که چنان ستون ها و سقف ها و دیوارهایی را استوار بالا برده اند خاک ریختن به اندازه و ساختن باغ و باغچه کار دشواری نبوده است. حتی اگر وجود باغ و باغچه را به دلیل ساختار سنگی تخت جمشید نفی کنیم، که تصور آن بسیار دشوار است، نمی توان جایگزین های آن را مثل گلدان های بزرگ یا درختان مصنوعی و جواهر نشان نفی کرد. ضمن آنکه گرداگرد صفه می توانسته است به صف های درختان مقدس و آیینی مانند سرو آراسته بوده باشد.
دشوار است بگوییم در تخت جمشیدی که آنهمه درختان سرو و نخل بر دیواره ها نقش شده است راهی برای حضور طبیعی درختان وجود نداشته است. مساله درخت آنچنان مهم است که برخی از محققان هر کاخ تخت جمشید را که پر از ستون های بسیار است به باغ سنگی تعبیر کرده اند.
کاخهایی تهی از حیات
کاخهای تخت جمشید تنها با برآوردن ستون ها و سرستون ها و کشیدن سقفی بر آنها بازسازی شده است. در واقع باید گفت کاخ ها تماما به سالنهای ستون دار سرپوشیده تبدیل شده است و چیزی از زندگی در کاخ درآن دیده نمی شود. در واقع هیچ نوع تقسیم بندی داخلی در کاخها وجود ندارد. بنابرین بیننده می تواند از خود بپرسد که این شاهان بزرگ قبل از اجرای یک مراسم یا بعد از خاتمه هر مراسمی کجا استراحت می کرده اند؟ اتاق کار و خواب آنها کجا بوده است. آیا کاخها اندرونی و بیرونی داشته است؟
گذشته از تقسیمات داخلی هر کاخ، هر یک از آنها دارای فضای سبز و آبدان و جای نشست و استراحت در باغ است. و گرنه از زندگی شاهی چیزی نمی ماند مگر بر تخت نشستن و دیگران را به حضور پذیرفتن. حال آنکه در تاریخ های هخامنشی گفته می شود که در تخت جمشید حتی کتابخانه ای خاص آثار دینی وجود داشته است که نسخه ای از اوستا در دوازده هزار برگ نوشته بر پوست گاو از جمله کتابهایی بوده است که در آن نگهداری می شد.
دربار در تاریکی
نورپردازی درون کاخها نیز چنان است که درون هر کاخی به تاریکی میل می کند و بسیار کم نور است. اینجا هم ممکن است گفته شود نوع معماری کاخها بیش از این اجازه ورود نور به داخل را نمی دهد. اما مشکل از یک نگاه آیینی و اسطوره ای این است که در فرهنگی که جدال نور و ظلمت اساس آن را می سازد نمی تواند محل جلوس شاه و بار عام او تاریک و کم نور باشد.
هر نوع بازسازی دیجیتالی از آثار باستانی بجز داده های باستانشناختی - که هیچگاه کامل نیستند- باید به عناصر اسطوره ای نیز به اندازه کافی بها دهد. مجموعه های معماری بازتاب دهنده مجموعه عقاید قوم نیز هستند و این بخشی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. به عبارت دیگر فیزیک هر معماری از متافیزیک ویژه خود برخوردار است. در بازسازی ویرانه های باستانی توجه به متاقیزیک بنا کمک بسیاری به تخیل متناسب می کند و چه بسا فقدان داده باستانشناختی را جبران خواهد کرد.
الگوهای تخت جمشید
از نگاه باستانشناختی صرف هم ایراد اساسی در فیلم کم توجهی به الگوهای معماری تحت جمشید است. شواهد متعدد در دست است که تخت جمشید بر الگوی معماری ها و نقوش آشوری-بابلی-ایلامی ساخته شده است. فیلم در این زمینه تقریبا ساکت است.
گرچه در گفتار فیلم و توضیح بعضی از کارشناسان به این تاثیرپذیری اشاره می شود اما فیلم چیزی از نمونه های مشابه تحت جمشید در معماری سرزمین های دیگر هخامنشی یا همسایگان تاریخی آن ارائه و تصویر نمی کند.
نشان دادن آثار مشابه تخت جمشید است که جایگاه خاص این مجموعه را در معماری عصر باستان مشخص می کند و میزان داد و گرفت آن را با دیگر سبک های معماری اقوام پیش یا همزمان با خود نشان می دهد.
تخت جمشید پایتخت نبود
برخی اطلاعات فیلم هم چالش برانگیز و چه بسا نادرست است. از جمله این خطای رایج که تخت جمشید را در اوایل گفتار فیلم پایتخت چهارم هخامنشی معرفی می کند. هخامنشیان سه پایتخت بیشتر نداشتند: بابل، شوش و اکباتان (هکمتانه). تخت جمشید هیچگاه پایتخت به معنایی که معمولا از پایتخت می فهمیم نبوده است. چنانکه در خود فیلم هم بعدتر گفته می شود که این مکان اهمیت آیینی داشته است. طبیعی است که صرف وجود مجموعه ای از کاخهای شاهی این مجموعه را به پایتخت تبدیل نمی کند و برای آن باید این مجموعه ویژگی شهری هم داشته باشد که بنا به اطلاعات باستانشناختی نداشته است.
در باره نام تخت جمشید و سابقه آن هم فیلم تنها یک روایت را بیان می کند. نام این مجموعه دوره های مختلفی را پشت سر گذاشته ولی مسلما نام تخت جمشید برای آن جدید است. چنانکه می دانیم در زمان ابن بلخی (مولف فارسنامه در قرن ششم) به این مجموعه “هزار ستون” گفته می شده است.
فیلم با آتش سوزی در تخت جمشید به دست الکساندر مقدونی پایان می گیرد اما اگر تخت جمشید پایتخت نبوده است حضور الکساندر در آنجا - که با پرسپولیس (شهر پارس/پارسه) پایتخت هخامنشی تطبیق شده - نیز در پرده ابهام و تردید قرار می گیرد. فیلم هیچ اشاره ای به اینکه این موضوع محل اختلاف است ندارد و آن را همچون یک امر مسلم تاریخی مطرح می سازد. به همین ترتیب، اینکه گفته می شود “پارسه شهری بی دفاع بود” از دقت کافی برخوردار نیست. زیرا شهرها آنهم شهرهای مهم شاهی همواره دارای باروی دفاعی بودند و اگر تخت جمشید بی دفاع بود خود گواهی بر آن است که شهر نبود.
ش مجوز 155/77245
این مجموعه به 2 زبان فارسی و انگلیسی و در یک dvd عرضه شده است .
آموزش Proteus (طراحی و تحلیل مدارات الکتریکی _آنالوگ _دیجیتال_میکروکننرل ها)
مفاهیم مقدماتی : مراحل نصب نرم افزار Proteus - آشنایی با نوار منو - نوار ابزار - نوار ابزارهای دستورات Command Toolbars - نوارهای ابزارهای انتخاب حالت Mode Selector Toolbars - نوارابزار چرخش Orientation Toolbar - پنجره ویرایش The Editing Window - پنجره پیش نمایشOver View Window - انتخابگر اشیاء Object Selector - قطعات Isis - جایگذاری المانها - نحوه Tagging - Untagging - ویرایش و حذف المانها- کپی کردن المان های انتخاب شده - سیم کشی پین های المانها - سیمکشی اتوماتیک (Wire Auto Router(WAR ،سیمکشی دستی Manual Wiring
جابجایی بخشی از اتصالات - گذرگاهها Buses - ترسیم گذرگاهها در طرح - ویرایش برچسب گذرگاهها - تغییر در ظاهریک گذرگاه - اتصال سیم به Bus - سبک های متنی و گرافیکی Graphics And Text Style - گرافیک های دو بعدی 2D Graphics - جایگذاری گرافیک دو بعدی - ویرایش گرافیک های دو بعدی - دستورات فایل و فایلهای ایجاد شده توسط نرم افزار ،To Annotate A Bus.
شبیه سازی سیگنال های ترکیبی : ( آنالوگ و دیجیتال ) - ویژگی های برجسته VSM - معرفی ژنراتورها : ژنراتور DC _ژنراتور Sine ،ژنراتور Pulse ،ژنراتور نمایی EXP _ژنراتور SFFM _ژنراتور Pwlin،ژنراتور فایل ( File ) ،ژنراتور صوتی Audio_ژنراتور های دیجیتال _پروب ها ( Probes ) ،پروب جریان ،پروب ولتاژ _پروب نهان _شبیه سازی مبنی بر گراف ( Graph Based Simulation ) _گراف Graph _افزودن Trace ( شبیه موج ) به گراف ،کشیدن و انداختن پروب / ژنراتور روی گراف (DRAG & DROP)،افزودن پروب /ژنراتوربا استفاده از خاصیت Add Trace ،بزرگنمایی گراف _اجرای شبیه سازی مبنی بر گراف _آنالیز Transient _استفاده از گراف آنالوگ _مدار های نمونه _توضیح مدار آپ امپ 741 _ترسیم توان ورودی در برابر توان خروجی _انواع آنالیز :
آنالیز (Bode ) یافرکانس _آنالیز Noise ،آنالیز AC Sweep _آنالیز DC Sweep _آنالیز منحنی انتقال DC _ترسیم منحنی انتقال ترانزیستور _آنالیز Audio ،آنالیز فوریه _آنالیز دیجیتال _رفتار ورودی شناور _استفاده از گراف دیجیتالی در یک مدار عملی _آنالیز Mixed _آنالیز Inter active _اندازه گیری( Tacking Measurment )،شبیه سازی Inter activ :شبیه سازی Pine Logic State_Point Operating Parameter Information _
Show Wire Voltage As Colour ،Show Wire Current As Arrows،دستگاههای آزمایشگاهی مجازی ( Virtual Instruments ) ،ولت مترها و آمپرها _اسیلوسکوپ مجازی ،سیگنال ژنراتور مجازی _کانتر /تایمر های مجازی ،ترمینال مجازی _تحلیلگر منطقی مجازی ( Logic Analyser )_مدل مجازی ژنراتور Pattern .
شبیه سازی میکروکنترلرها : پنجره های Popup _پنجره حالت _پنجره حافظه _پنجره Source Code _دستیابی به پنجره های Popup _پیوست Source Code به طرح _دوباره سازی Object Code و شروع به شبیه سازی _نصب ابزارهای تولید کد _مراحل نصب ASEM _خصوصیات پنجره Source Code ،اجرای گام به گام برنامه در محیط سورس _استفاده از Break Points _پنجره Watch : اضافه نمودن آیتم به Watch Window ،
ویرایش آیتم موجود در پنجره Watch _خودآموز کار با میکروکنترلرها ،کشیدن مدار (Drawing the Circuit) _نوشتن برنامه برای میکروکنترلر AT 89C 51 _شبیه سازی مدار Simulating the Circuit _مد اشکال زدایی .
تنظیمات و موضوعات پیشرفته : نظیمات مربوط به رنگ _کادر مکالمه Edit Design Default _کادر مکالمه Graph Colour Configuration _موضوعات پیشرفته _ شرایط اولیه _تریگرBreak Point ولتاژ ( RTVBREAK ) _تریگر Break Point جریان (RTIBREAK ) _تریگر Break Point دیجیتال ( RTDBREAK ) _اضافه کردن نام المان به لیست BOM _سازماندهی محیط Environment Configuration ،کنترل سایز محیط طرح _کلیدهای میانبر در Proteus _اختصاص نام طراح به طرح _تعیین شرط Floating در یک المان یا در تمام المان _کنترل مرحله زمانی Animation _زیر مدارات
(Sub-Circuits ) _ابزار تخصیص ویژگی ( PAT ) _آموزش با یک مثال کلی _ویرایش بلوکی ( Block EditingFunction ) _ساخت قطعات جدید _Saving _Printing And Plotting _ابزار بسته بندی تصویری ،سمبلها وکتابخانه سمبل _نقاط اتصال Junction Dots _برچسب سیم(Wire Lable)_خصوصیات بر چسب سیمها _ترمینالها _ترمینالهای منطقی _ترمینال های فیزیکی _اشیاء پینی _مارکرها ( Markers ) _انواع مارکرها _جاگذاری مارکرها _نکات عمومی در مورد کتابخانه Proteus _کتابخانه سمبل _ترمینالهای تعریف شده به وسیله کاربر _پورت های ماژول تعریف شده توسط کاربر .
پروژه ها : تقویت کننده ساده امیتر مشترک _تقویت کننده FET _مدار شمارنده از 0 تا 9 _شمارنده با به کارگیری Bus _نوسان ساز کول پیتس _Frequency Doubler _Low-Level-Modulator _تقویت کننده قدرت Power Amp _کاربرد در دیجیتال 6116 _مدار فلاشر 7 کاناله با استفاده ازمدار مجتمع 74LS161 _مولتی ویبراتور آستابل _مولتی ویبراتور آستابل با استفاده از AP- Amp _مدار ایجاد صوت _مدار مولتی ویبراتور مونواستابل با555
کلید Start-Stop دیجیتالی _استفاده از دستگاه مجازی Logic Analyser _بررسی رفتار سیستم به فرم تابع تبدیل _مدار شمارنده با استفاده ازمیکروکنترلر AT89C51 _مدار شمارنده وقایع از خارج (از P3.5 ) _طراحی جبران ساز PI _طراحی جبران ساز PD _طراحی جبران ساز PID_خازن سنج دیجیتالی - فرکانس متر دیجیتالی _شمارنده معکوس Down Counter .
طراحی مدار چاپی با ARES : معرفی ARES _طرح بندی و لایه بندی صفحه نمایش _نوار منو _نوار ابزار دستور _نوار ابزار انتخاب حالت _ابزارهای چرخش و جهت دهی _پنجره پیش نمایش _پنجره Object Selector _انتخابگر لایه Layer Selector _جاگذاری اشیاء _قرار دادن یک المان _Package ها_جا گذاری یک Pad _Package ها_2D Graphics _Power Plane _نحوه انتخاب و ویرایش المانها _فیلتر انتخاب ،جاگذاری خطوط بدون بارگذاری و با بارگذاریNet List_رسم خطوط منحنی Curved Track Segments و َAuto Track Necking _قابلیت قفل زوایای خطوط _ویرایش Route دستورات فایلی _عملکرد های پیشرفته _ذخیره سازی خودکار _دستور تکرار ( Copy ) _جاگذاری سطری از Pad بوسیله Replication _شماره گذاری پین ها ARES ،Pin Numbering و اجرای یک مدار عملی _تکنیک های جاگذاری و ترسیم _حاشیه بورد ( Board Out Line) _تسهیلات ویژه کار _The Package Library،The Symbol Library _طراحی PCB از روی Net List ،آماده سازی شماتیک برای طرح PCB _ویرایش یک المان جاگذاری شده _Force Vector - Ratsnest _ترسیم دستی یا Manual _ترسیم خودکار Auto - Routing _ترسیم اتوماتیک و دستی به طور توام ،استراتژی طراحی _توضیح Power Plane _ Report Generation _Connectivity Rule - Check _Design Rule - Check _پروژه Ares- Project _بارگذاری وایجاد Netlist برای مدار ّFrq-650K _قراردادن اتوماتیک المان ها _کادر مکالمه Auto-Placer و نحوه کار با آن .
نوع و تعداد:1 عدد DVD
مدت زمان آموزش:21 ساعت
سبک آموزش:اینتراکتیو ( تعاملی )
سال تولید:1390
ترازوی جیبی دیجیتال 500 گرمی (Diamond Pocket Scale)
ترازوی جیبی جدید، محصولی که با آن می توانید با دقتی باور نکردنی در حد یک دهم گرم در هر مکان و در هر لحظه هر چیزیرا وزن کنید قابل اعتماد و کاملاً قابل حمل کوچک و سبک. [imc:pic1]
دارای صفحه نمایش بزرگ و چراغ روشن کننده صفحه نمایش.
با سطح توزین بزرگ استیل و کیف مقاوم در برابر فشار بسیار سبک ، کم حجم وقابل حمل.
ساخت شرکت Diamond دارای استاندارد CE.اروپا.
[imc:pic2]
خصوصیات این محصول:
قابلیت توزین تا 500 گرم.
دقت اندازه گیری 0.1 گرم.
صفحه نمایش بزرگ.
چراغ روشن کننده صفحه نمایش.
توزین بر اساس 5 واحد اندازه گیری ( g/oz/ct/ozt/dwt).
صفحه توزین بزرگ استیل.
قابلیت کالیبره کردن آسان.
منبع تغذیه 2 باطری نیم قلمی (2*AAA).
کیف مقاوم در برابر فشار.
سبک ، کم حجم و حمل آسان.
دارای استاندارد CE.